Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1022 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Offer him some chocolates.
U
به ایشان شکلات تعارف کنید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
I tastes of chocolate .
U
مزه شکلات می دهد
butterscotches
U
شکلات شکر زردوعصاره ذرت
butterscotch
U
شکلات شکر زردوعصاره ذرت
adding
U
اضافه کنید زیاد کنید
add
U
اضافه کنید زیاد کنید
adds
U
اضافه کنید زیاد کنید
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
fudged
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudge
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
compliment
U
تعارف
unceremonious
U
بی تعارف
unceremoniously
U
بی تعارف
comity
U
تعارف
chivalry
U
تعارف
complimented
U
تعارف
complimenting
U
تعارف
compliments
U
تعارف
uncomplimentary
U
بی تعارف ناخوشایند
ceremoniousness
U
رعایت تعارف
smoothe
U
تعارف امیز
offerer
U
تعارف کننده
florulent
U
خوش تعارف
them
U
ایشان را
they
U
ایشان
offer round
U
به همه تعارف کردن
There is no need dor ceremony between us.
U
تعارف رابگذار کنار
An insincere offer(gesture).
U
تعارف خشک وخالی
to make a present of
U
پیشکش یا تعارف کردن
bluntly
U
بدون تعارف ونزاکت
left handed compliment
U
تعارف غیر صمیمانه
theirs
U
مال ایشان 3
their customs
U
رسوم ایشان
Dont mention it . You are welcome.
U
اختیار دارید (درمقام تعارف )
You are ( most ) welcome . It is a mere nothing . It is not fit to drink .
U
قابل ندارد ( بعنوان تعارف )
Fine words butter no parsnips.
U
از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
Lets talk business. Lets talk turkey.
U
بی تعارف وجدی حرف بزنیم
salutation
U
تعارف سلام اول نامه
an empty gesture
U
رفتار
[تعارف]
خشک وخالی
well oiled
U
تعارف امیز چرب و نرم
salutations
U
تعارف سلام اول نامه
to ply any one with drink
U
باصرارنوشابه بکسی تعارف کردن
One could be taken up on ones offer.
U
تعارف آمد نیامد دارد
we were
U
ایشان بودند ما بودیم
I had a long talk with him.
U
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
they attended the king
U
ایشان درخدمت پادشاه بودند
these books are their
U
این کتابهامال ایشان است
I realy mean it .
U
جدی می گویم فکر نکن تعارف می کنم
flags were their only signals
U
یگانه علامت ایشان پرچم بود
philhellenism
U
هواخواهی از یونانیان یااستقلال کشور ایشان
For the moment he is in the saddle.
U
فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
we sang them home
U
ایشان را با اواز و سرود تامنزلشان همراهی کردیم
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home .
U
اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
unprofitable servants
U
مردمی که خرسندند باینکه تنهاانچه وفیفه ایشان است بکنند
decemvirate
U
ده تن قانون گزاران روم که دراختیارحکومت نیزبه ایشان داده شده بود
counselled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counseled
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsels
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsel
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
attestation clause
U
ذکر میشود ومفادا حاکی از ان است که ایشان امضا وی را از هرجهت تصدیق می کنند
counselling
U
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
aristocracies
U
حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
aristocracy
U
حکومت اشراف که اشرافیت ایشان ممکن است ازامتیازات مالی یا نظامی یااجتماعی و تربیتی خاص باشد
letter of marque
U
پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
presentment
U
اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
academic freedom
آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
returned
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returns
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning
U
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
bakuninism
U
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
briefest
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefed
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
brief
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
briefer
U
خلاصه دعوی خواهان یا دفاع خوانده که به وسیله وکیل ایشان تهیه میشودیادداشتی که وکیل از روی ان در محکمه صحبت میکند وکیل کردن
say no more
U
بس کنید
ease off
U
شل کنید
their
U
مال ایشان مال انها
dele
U
پاک کنید
suppose
U
فرض کنید
supposes
U
فرض کنید
supposing
U
فرض کنید
deleted
U
حذف کنید
make a hurry
U
عجله کنید
give it a wipe
U
انراخشک کنید
have patience with me
U
با من حوصله کنید
repeat
U
تکرار کنید
oyez
U
گوش کنید
repeats
U
تکرار کنید
push the door to
U
در راپیش کنید
move out
U
حرکت کنید
keep at it
U
مداومت کنید
into a ball
U
نخ راگلوله کنید
delete
U
حذف کنید
i say
U
نگاه کنید
hurry up
U
عجله کنید
hold hard
U
صبر کنید
oyez
U
توجه کنید
recive
U
مصرف کنید
deletes
U
حذف کنید
deleting
U
حذف کنید
caution
U
توجه کنید
Turn (let) the dog loose.
U
سگ راباز کنید
accelerando
کم کم تند کنید
leontief table
U
نگاه کنید به :
cautioned
U
توجه کنید
attention to orders
U
توجه کنید
cautioning
U
توجه کنید
cautions
U
توجه کنید
vide infara
U
را نگاه کنید
wait a second
U
تامل کنید
cross examination
U
به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
observe silence
U
سکوت را رعایت کنید
she your profit with him
U
سودخودرابا اوتقسیم کنید
single file
U
به ستون یک حرکت کنید
shift colors
U
پرچم را تعویض کنید
KEEP LEFT
U
از سمت چپ حرکت کنید.
Please behave yourself . Please be courteous.
U
ادب را رعایت کنید
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
I won't be talked into it!
U
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
When will you depart?
U
کی شما حرکت می کنید؟
Do you agree that …
U
آیا تصدیق می کنید که …
record as target
U
اماج را ثبت کنید
Turn the water tap on .
U
شیر آب را باز کنید
wait a second
U
اندکی صبر کنید
stack arms
U
تفنگها راچاتمه کنید
Cash is in short supply these days .
U
از حقوق ماهانه ام کم کنید
trails
U
هدف را تعقیب کنید
wait a little
U
کمی صبر کنید
wait a minute
U
یک دقیقه صبر کنید
Refer (turn over) to page 110.
U
به صفحه 110مراجعه کنید
wait a minute
U
اندکی صبر کنید
try and came
U
کوشش کنید که بیائید
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
NB
U
خوب دقت کنید
you do me injustice
U
در باره من بی عدالتی می کنید
supra
U
ببالا نگاه کنید
sus.per coll
U
حلق اویزش کنید
Notice the details!
U
توجه کنید به جزییات !
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
wait a second
U
یک خرده صبر کنید
continue your studies
U
تحصیلات خودرادنبال کنید
trailing
U
هدف را تعقیب کنید
trail
U
هدف را تعقیب کنید
chain
U
مراجعه کنید به CATENA
do good to others
U
بدیگران نیکی کنید
trailed
U
هدف را تعقیب کنید
mayday
U
خطر کمک کنید
avast
U
ایست توقف کنید
maydays
U
خطر کمک کنید
drop track
U
تعقیب را قطع کنید
cease engagement
U
درگیری را قطع کنید
check firing
U
عناصرتیر را بررسی کنید
infile
U
به ستون دو حرکت کنید
open
U
مروحه را باز کنید
opens
U
مروحه را باز کنید
chains
U
مراجعه کنید به CATENA
out with him
U
اورا بیرون کنید
opened
U
مروحه را باز کنید
off with his head
U
سرش را از تن جدا کنید
lobbied
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobby
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
lobbies
U
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
Can you help me?
ممکن است کمکم کنید؟
strangle
U
یاد شده را خاموش کنید
Please check the oil.
لطفا روغن را کنترل کنید.
identified
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
Wont you have sweets (candies)
U
شیرینی میل نمی کنید ؟
adjusts
U
میزان کردن تنظیم کنید
adjusting
U
میزان کردن تنظیم کنید
Enter it in the books .
U
آنرا دردفاتر وارد کنید
Please heat up my food.
U
لطفا" غذایم را داغ کنید
He helped me for my fathers sake.
U
بخاطر پدرم به من کمک کنید
Can you find your way out?
U
راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
Please consider my suggestion.
U
لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
Please call the police.
لطفا پلیس را خبر کنید.
drops
U
قطره سقوط کردن کم کنید
dropping
U
قطره سقوط کردن کم کنید
dropped
U
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
U
قطره سقوط کردن کم کنید
Please get it off !
[Please clean it up !]
U
لطفا این را پاک کنید !
Please don't wake me until 9 o'clock!
U
لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
Which bank do you bank with?
U
با کدام بانک کار می کنید؟
Do you feel hungry?
U
شما احساس گرسنگی می کنید؟
Call an ambulance quickly.
فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Call a doctor quickly.
فورا پزشک خبر کنید.
KEEP RIGHT
U
از سمت راست حرکت کنید.
identifying
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
identify
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
identifies
U
مشاهده کردن شناسایی کنید
Every day that you go unheeded, you need to count on that day
U
هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
Line up the children in order of height.
U
بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
repeat range
U
با همین مسافت تیراندازی کنید
associated document
U
وقتی فایل را انتخاب می کنید
Recent search history
Forum search
1
In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
2
مهرآسا
1
ICR
1
معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1
The more you care
1
This clause summarizes general aspects on AT commands and issues related to them. For further information, refer to ITU-T Recommendation V.25ter
2
من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1
What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1
confinement factor
1
A donkey was lame so the man leading him was mocked for not using him,so he rode the donkey and was told he was cruel for riding a lame donkey.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com